کد مطلب:41575 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:19

گنجینه پرسمان » تاريخ و سيره

با توجه به اينكه ابوبكر , و عمر و عثمان جزء ده نفري هستند كه در قرآن به آنهابشارت بهشت داده شـده (1) و عـمـر از بـيعت كنندگان زير درخت است كه خدا از آنها اعلام رضايت كرده (2) پس چگونه شيعيان آنان را لعنت و نفرين مي كنند ؟

اولا عقلاء و پاكان از شيعيان خلفا را لعن و سب نمي كنند و امامان ما لعن بر آنهارا حرام كرده اند . و ثـانـيـا ايـنطور نيست كه تمام اصحاب پيامبر از مهاجرين و انصار مورد رضايت خداوند باشند , و قـرآن ايـنـگـونـه اسـت كه بعضي از آن بعض ديگر را تفسير مي كند ,پس اگر همه اصحاب مورد رضـايـت خـدا بودند پس آن آيه اي كه از بازگشت اصحاب پيامبربه اعقاب و جاهليت خود پس از رحـلـت پيامبر خبر مي دهد (3) و معلوم است كه استفهام انكاري در آيه دال بر زشت و منكر بودن آن عـمـل است چه مي فرمايد ؟مضافا بر اينكه روايات متعددي در صحاح اهل سنت ( مثل صحيح بـخـاري و صـحـيـح مسلم )نقل شده كه مضمون آنها اين است كه عده اي از اصحاب پيامبر را در قـيـامـت به طرف جهنم مي برند و وقتيكه پيغمبر از علت آن سوال مي كند پاسخ داده مي شود كه اينهابعد از تو مرتد شده و به طريق جاهليت خود برگشتند . و حـدود 20 روايـت در صـحيح بخاري و صحيح مسلم وجود دارد كه اكثر اصحاب پيامبر بعداز او مرتد شده و به جاهليت اول خود بازگشتند . و امـا صـرفـنـظـر از كـتـاب و سنت , اگر به عقل مراجعه شود معلوم است كه اگر دو نفربا هم خصومت پيدا كنند و كار به جائي برسد كه هر كدام خون ديگري را حلال بداندحتما حق با يكي از آن دو مـي بـاشد و امكان ندارد كه هر دو ذيحق باشند و سلب وايجاب در حق نيست چون سلب و ايـجـاب نـقـيـض يكديگرند و دو نقيض با هم جمع نمي شوندهمانگونه كه هر دو با هم مرتفع نيز نمي شوند . حال كه چنين است آيا اهل مدينه كه در ميان آنها تعدادي از اصحاب پيامبر ( ازمهاجرين و انصار ) بودند عثمان را به قتل نرساندند ؟ آيا آنها قتل او را جايزنمي دانستند كه كمر به نابودي او بستند ؟ و اين در حالي است كه پيامبر( صلي اللّه عليه و آله و سلم ) در روايتي فرمود كه قتل مسلمان جايز نيست مگروقتي كه يكي از سه امر در او باشد : 1 - ارتداد از ايمان 2 - زناي با احصان3 - قتل نفس محترمه . و آيـا كداميك از اين سه در عثمان بود كه صحابه قتل او را جائز دانستند ؟و يا طلحه و زبير كه از خـصوصي ترين ياران رسول اللّه ( صلي اللّه عليه و آله وسلم ) بودند و شمشير زبير غصه و ناراحتي را از وجـه رسـول اللّه برطرف مي كرد آيابر علي ( عليه السلام ) خروج نكردند و در نهايت و پس از آنـكه در آن جنگ ( جنگ جمل ) بيش از ده هزار نفر كشته شد آن دو نيز به قتل رسيدند و اين به سـبب بغي آنها بر امام زمانشان و شكستن بيعت او بود و قرآن مي فرمايد كه متجاوز را بايدتا سرحد تـسـلـيـم تعقيب كرد و قتل باغي و خروج كننده را قرآن جايز دانسته است (4)و آيا طلحه و زبير همانها نيستند كه پيامبر مي فرمايد : مي بينم اصحاب خود را كه به سوي آتش دوزخ مي برند و من سوال مي كنم كه خدايا اينها اصحاب من هستند و خدابه من پاسخ مي دهد كه تو نمي داني كه اينها بـعد از تو چه كردند ؟ اينها پس از تومرتد شده و به قهقري بازگشتند ؟و اما معاويه كه او را نيز از صـحابه مي دانند و او بر اميرالمومنين علي عليه السلام قيام كرد و جنگ صفين را براه انداخت كه در آن جـنـگ بيش از بيست هزار نفراز طرفين كشته شدند و مسلم است كه ابوسفيان و معاويه و حكم و مروان به قدر يك چشم بر هم زدن اسلام نداشته و ايمان واقعي پيدا نكردند و فقط به ظاهر مسلمان شدند تا آن را از بين ببرند . و مـعـاويـه غير از آنچه كه در جنگ صفين از مسلمين را به قتل رسانيد تعدادي ازبهترين صحابه مـانـند ( عمرو بن حمق خزاعي , حجر بن عدي و اصحاب ده نفره او ) رابه سخت ترين وضعي به قتل رسانيد . و جـنـايـات معاويه و محاربه او با خدا ورسولخدا , و قتل حسن و حسين عليهماالسلام بيش از آن اسـت كـه قـابـل شـمارش باشد , درحاليكه معاويه را از اصحاب پيامبر كه خدا از آنها راضي است مـي شـمـارند پس اگر در اين مخاصمات حق با معاويه بن ابي سفيان و مروان بن حكم و پدرش باشد . بايد فاتحه اسلام خوانده شود و بقاء بر كفر هر آينه بهتر از اسلام معاويه مي باشد . در عـين حال ما هميشه نداي وحدت بين فرق اسلامي را سر داده و به مصداق آيه شريفه (5) همه مومنين را برادر دانسته و اعتصام به ريسمان محكم الهي را تنها راه نجات مسلمين مي دانيم .

---

پرسش و پاسخ / ترجمه سيد مهدي شمس الدين
كاشف الغطاء - محمد حسين 1 - توبه / 100 . 2 - فتح / 18 . 3 - آل عمران / 144 . 4 - حجرات / 9 . 5 - حجرات / 10 .